ترانه

ساعت هشت

حس میکنم ، عطرت همینجا هست
حس میکنم ، دلواپس منی
وقتی دلم ، میگیره از همه
فقط خودت ، تنها کَسِ منی

هرجا که بغضم بشکنه بازم
سمت تو میره چشمای تَرَم
وقتی دلم دلشوره میگیره
حس میکنم سایه‌ت و رو سرم

عقربه های ساعت
تا بِرِسَن روی هشت
کسی خبر نداره
چی تو دل من گذشت

بارونیه نگاهم
درگیر بغضم هنوز
درگیرِ حسِّ خوبِ
ساعتِ هشتِ هر روز

این بیقراری های هر روز و
رد میکنم تا حسِّ آرامش
تا قسمتم بشه زیارتت
اینه همون چیزی که میخوامش

میام دوباره سمت آغوشت
ستاره‌ی هشتمِ آسمون
من خیلی وقته منتظر بودم
پای من و درد دلام بمون

عقربه های ساعت
تا بِرِسَن روی هشت
کسی خبر نداره
چی تو دل من گذشت

بارونیه نگاهم
درگیر بغضم هنوز
درگیرِ حسِّ خوبِ
ساعتِ هشتِ هر روز

#محسن_پیرزاده

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/108553کپی شد!
405