ترانه از دست تو
ترانه از دست تو
زمانی به من میرسه دست تو
نمی تونی حتی نگاهم کنی
یه نعشم کف جاده خاکی شدم
نمیشه دیگه رو به راهم کنی
برات گفته بودم بدون تو من
از این زندگی پامو پس می کشم
تو این روز های نبود تو من
فقط روز و شب رو نفس می کشم
چه دردایی رو توخودم ریختم
چقد این چشارو به در دوختم
چقد منتظر واسه تو موندمو
چقد بی تو من تو خودم سوختم
کدوم دستِ گرمی توی دَسِتِ
الان با کی داری قدم می زنی
دلت بی قرارِ واسه کی شبا
داری عشقو با کی رقم می زنی
چقد فکر کردم به این حالتا
چقد گریه کردم واست لعنتی
شدم دودی روزگار خودم
شدم خَلصِ بازِِ تو هر خلوتی
زمانی به من میرسه دست تو
نمی تونی حتی نگاهم کنی
یه نعشم کف جاده خاکی شدم
نمیشه دیگه رو به راهم کنی