زیادی

بکش کبریتو آمادم

خیالم غرق بنزینه

که روزای بدم انگار

بلاهای یه نفرینه

نه راهی پیش رومونده

نه راه پس که برگردم

بیفتم کاشکی ازشاخه

یه برگم خشکم وزردم

زیادی بودم انگاری

منوازخاطرت روندی

همیشه حسرتم اینه

عزیزم!کاش می موندی

دعاکن زودراحت شم

خداحافظ گل نازم!

که بی تومثل برق وباد

به سمت مرگ می تازم

یه سدروبه ویرونی

ترک افتاده دیوارم

همین فرداست می بینی

فقط یه مشت آوارم

نمی سازه باهام امروز

دلت که اهل سازش بود

که دستای تو تادیروز

رومن دست نوازش بود

تونورعشقوگم کردی

تورفتی روبه خاموشی

منو بااینهمه عشقم

سپردی به فراموشی

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/106048کپی شد!
489
۳