نقد آقای علی ادریس زاده به ترانه ی آقای بابک سلیم ساسانی

دارم از تو میگم برای اتاقم
داره ابری میشه هوای اتاقم

تو این عصر دلگیر تو بارون نم نم
کمک کن که عشقت نمیره تو قلبم

کدوم باد پاییز تورو مبتلا کرد
کدوم اتفاق ما رو از هم جدا کرد

کجا؟ کِی؟ چه جوری؟ من و این سوالا
یه روزی می فهمم تنم داغه حالا

هنوزم نبودت شکستم نداده
دلم تنگه اما غرورم زیاده

هنوز جای خالیت میشینه کنارم
هنوزم رو این میز دو فنجون میذارم

هنوز عطر خنده ت تو خونه می پیچه
هنوز کل دنیام بدون تو هیچه

نذار باورم شه رسیدم به بن بست
بگو باز امیدی به برگشتنت هست

تا هرجای دنیا به عشق تو میرم
بگو از کی باید تورو پس بگیرم

 

۱۵-۱

باعث افتخاره که میتونم نظرات شخصیم رو روی اثر یکی از دوستان خوب و هنرمندم بنویسم که داره با سرعت پله های موفقیت رو طی میکنه و هم در بحث اجرای ترانه هاش و هم بحث نقد موفقه.
اگه بخوام درباره کلیات اثر چند سطر اشاره کنم
ملودی پذیر بودن مناسب اثر و نگاه ویژه بابک سلیم ساسانی مثل همیشه به اجرای اثر در کنار داشتن شاخصه های شاعرانه و تصویر سازیه.
انتخاب قالب مثنوی با اتکا به وزن دوری مناسب (فعولن) و ترکیب فضای محتوایی روایی – توصیفی تونسته به این امر کمک شایانی بکنه…
ساده نویسی با توجه به عدم سهل انگارانه نویسی از شاخصه های مثبت دیگه ای هست که بابک عزیز در این اثر به خوبی بهش توجه داشته و نکات اشاره شده بالا بیانگر اینه با اثر کسی روبرو هستیم که ترانه رو برای ترانه و اجرا به خوبی درک کرده و حسابش رو از نوشتن اثر صرفا با زبان محاوره جدا میکنه.

اما نگاه جزعی به اثر:

دارم از تو میگم برای اتاقم
داره ابری میشه هوای اتاقم

یه شروع بسیار مناسب توصیفی

تکرار اتاق به عنوان ردیفی با ذهنیت ملموس موفق بوده و پرداخت و شاعرانگی در تصویر و ترکیب سازی و به کار گیری ردیف اتاق با قافیه برای و هوای که در عین سادگی کلام تصویر حسی خوبیو خلق کرده
……

تو این عصر دلگیر تو بارون نم نم
کمک کن که عشقت نمیره تو قلبم

صرفا یه بیت احساسی بدون کار کشیدن های تصویری و تا حدودی سعی به ایجاد فضا سازی در کلیت ترانه داشته.

نزدیک شدن به کلیشه به خصوص امتدادش در هر دو مصرع از نقاط ضعف بیته

حرف (ر) دلگیر هم از وزن خارجه و با تغییر خوانش قابل حله.
و عدم قافیه بودن نم و قلب(م) که صرفا سماعی با ضمیر گرفته شده

در مجموع یه بیت ضعیف و در اثر ایجاد کرده
……..
کدوم باد پاییز تورو مبتلا کرد
کدوم اتفاق ما رو از هم جدا کرد

تکرار کودوم در دو مصرع بیتی رو پیش رو میاره که داره یه روایت و شرح و فضاسازی میکنه در عین حال نگاه به ملودی داره

نکته بعد در این بیت حرف (ق) در اتفاق هست که در خوانش معمول از وزن میوفته که در خوانش خاص و یا روی ملودی مشخص میتونه پوشش داده بشه

…….

کجا؟ کِی؟ چه جوری؟ من و این سوالا
یه روزی می فهمم ، تنم داغه حالا

یکی از بهترین و ریتمیک ترین بیتهای ترانه این بیته که به دلیل عدم وجود ترجیع بنده مشخص با تغییر وزن برای استفاده به عنوان ترجیع مناسبه

ضربه بسیار خوب مصرع دوم (تنم داغه حالا) و مکث میان مصرع در وزن دوریش باعث افزایش زیبایی این بیت شده

…….

هنوزم نبودت شکستم نداده
دلم تنگه اما غرورم زیاده

از استفاده هنوزم در کنار نبودت بلافاصله در شروع مصرع خیلی راضی نبودم و بیشتر اینکه از نظر محتوا مصرع اینو القاع میکنه که میخوام یا دارم شکست میخورم

با اینکه بهتر بود جوری بیان میشد که شکست نمیخورم هیچوقت و محکم رو عشقم پا فشارم با همه سختی دوری و…

…….
هنوز جای خالیت میشینه کنارم
هنوزم رو این میز دو فنجون میذارم

در این بیت اتفاقهایی برای جدا شدن کلیت ترانه از کلیشه بوسیله ابزارهای کلامی افتاده و تصویرسازی هم مناسبه اما با دو مصرع یکی در این زمینه موفق و یکی در چیدمان محاوره ناموفق مواجهیم.

مصرع اول یه تصویر شاعرانه بسیار خوب و ساده و دلنشینه
اما دو فنجون میزارم بسیار از محاوره دوره و چیدمان نامناسب کلمات به اقتضای محدودیت وزن به تصویر خوبش ضربه زده

در محاوره هیچوقت نمیگیم دو فنجون بزارم
میگیم
دوتا فنجون بزارم یا فنجونارو بزارم و….

……

هنوز عطر خنده ت تو خونه می پیچه
هنوز کل دنیام بدون تو هیچه

عطر خنده به عنوان یه ترکیب جدید جای بحث داره و حس میکنم خوب ننشسته و به علت نوع ترکیب انتزاعیش کمی موفق نبوده

و نکته ای که در مقدمه هم اشاره کردم در دوبیت قبل به وضوح به چشم میاد
تکرار چندین باره هنوز که به جا و درست به بخش موسیقیایی و ملودیک کار میتونه کمک شایانی بکنه و تمرکز و تبحر سراینده در این بخش و نمایان میکنه.

……

نذار باورم شه رسیدم به بن بست
بگو باز امیدی به برگشتنت هست

از نظر محتوا بیت خوبی برای فرود و جمع بندی روایت بود
و اما از نظر ساختاری در مصرع اول جابجایی ارکان به شکل کاملا مثبت و در خدمت ملودی بدون آزار از نظر شنیداری انجام شده که جا داشت بهش اشاره کنم.(رسیدم به بن بست)
……………

تا هرجای دنیا به عشق تو میرم
بگو از کی باید تورو پس بگیرم

فرود نهایی کار که با پرداخت نسبتا کلیشه در مصرع اول شکل میگیره و با فرودی مناسب و ضربه ای خوب در عین سادگی در مصرع اخر به پایان میرسه.
………

در مجموع سراینده اثر از ابتدا تکلیف و راهش برای سرانجام مشخص بوده و به خوبی به انتها رسیده

اگه خلاصه بخوام چند نکته مثبت و ضعف ترانه رو بگم نگاه بسیار خوب به مباحث اجرایی،ساده نویسی در عین دقت در ایجاد تصاویر و ضربه های ملموس از نکات مثبت و کمی طولانی شدن در توصیف روایت و پرداخت ها و کلیشه پردازی محدود در توصیف ها از نکات ضعف ترانه بود.
در مجموع آثاری که از بابک عزیز خوندم اثر متوسط بود.

خیلی خوشحالم این افتخار نصیبم شد تا نظرات شخصیم رو پای اثر یکی از دوستان خوب و با مطالعمون بنویسم که این تعریف و در نوشتن داره که ترانه رو باید ترانه نوشت و این برای من به شخصه از اصول کلیدی ترانه سرایی.

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

  • بابک سلیم ساسانی سپاسگزارم از علی ادریس زاده و حسین خزایی عزیز. بسیار نقد های خوب فنی و ارزشمندی رو خوندم و کمال تشکر رو دارم که وقت گرانبهاتون رو صرف نقد این اثر کردید. نکات بسیار خوب و آموزنده بود مطمئنا استفاده میکنم و تلاشم بر اینه که نقاط ضعف اشاره شده رو در کارهای آینده برطرف کنم باز هم سپاسگزارم
  • حسین خزایی زبان قلم: زبان قلم: قبل از ورود به اراىه نکته نظر در باب اثر بابک عزیز ، که به شخصه یکی از مخاطبان همیشگی آثار زیبا و دلنشىن ایشون هستم . در خوانش مکرر این اثر ، بدون هیچ پیش داوری اگر اسم و امضا مولف و از پای اثر جدا کنیم حرف واسه گفتن زیاد داره. انتخاب گزاره های پیش پا افتاده و خیلی ساده و در واقع سهل الوصل فهوای ، با توجه به قالب بیشنه دار مثنوی که به دلیل ساختار و ترکیب قوافی با قدرت مانور بالا در خلق تصاویر بکر با حس آمیزی بالا هستش . در این اثر پیرو مطلع کلام و نیم مصرع نخست و گزینش گزاره پر حرف "پاییز" در ادامه گروه گزاره های زنجیره کلام در حد انتظارات قدرت قلم و دانش مولف اثر نبوده و دست پایین گرفته شده . بطور باید و شاید حد انتظارات مخاطب خاص و برآورده نکرده. حتی با اندکی تامل و نگاه موشکافانه تصاویر و حتی در اغلب مصراع ها تصاویر و قافیه ها قابل پیش بینی بوده و همین امر جذابیت داشتن یک اثر بکر و تحت شعاع قرار داد، از مقدمه و تفاسیر کلی بگذریم. "دارم" از تو میگم برای اتاقم "داره" ابری میشه هوای اتاقم در مطلع کلام مولف تصویری و خلق کرده که گواه بر سپری شدن لحظه های سخت فراغ و ملالت های لحظه های تنهایی خودش بوده. این مصرع بطور مجزا اونقدر دارای حس امیزی هستش که بخواد مخاطب و ترغیب به تعقیب مسیر داستان بکنه اگر نیم مصرع دوم که در واقع مکمل مطلع کلام و نقطه ضرب آهنگ، درست و بجا و گزینش شده باشه. دارم ، داره از دید شاعرانه ضعیف عمل شده. البته با یک نگاه زیرکانه و ورود معشوقه تاثیر گذاریش و بیشتر کنه گزاره ای چون " ببین ابری میشه هوای اتاقم" توو این عصر دلگیر توو بارون نم نم کمک کن که عشقت نمیره توو قلبم کدوم باد پاییز تو رو مبتلا کرد کدوم اتفاق "مارو " از هم جدا کرد در ادامه و بند دوم : توو این عصردلگیر توو بارون نم نم کمک کن که عشقت نمیره توو قلبم این بند مجزا از فضا کلی ترانه بندی قوی مستعد تلفیق با یک ملودی درام با حس آنگیزی قوی هستش. اما چون نگاه ما نگاهی جامع و ترانه محوره ، در خوانش مکرر نتونستم زنجیره مکمل روای داستان و چه در بند قبل که مقدمه ای بر فضاسازی برای حسن کلام این بند پیدا کنم . در بند بعد هم تصویر پیشرو چیزی جز تصویر و نقل مکررات از چراها و بایدهای جدایی و بی مهری نبوده. من مخاطب نوعی انتظار داشتم بندی محتوی از چرایی برای اصرار بر حضور این عشق در دل در ادامه بند دوم می خوندم . اما!!!! کدوم باد پاىیز تورو مبتلا کرد کدوم اتفاق مارو از هم جدا کرد توضیحات درباره بند فوق به پیوست بند قبل داشتم . توضیحات تکمیلی بنده برای بند فوق ارتباط به زنجیره کلام بند بعد میدم کجا؟ کی ؟ چی جوری؟ من و سوالا ی روزی می فهمم تنم داغ حالا در مطلع بند قبل (کدوم باد پاییز) فکر کنم بخشی از پاسخ چراها و کی ها این بند و به همراه داشته باشه. و کاربرد این چرا و باید جز به کلیشه کشیدن فضای کار اون هم در یک فاصله یکی ، دو بند پشت هم به همراه نداره. ی روزی می فهمم تنم داغ حالا معمولا کاربرد چنین اصطلاحی زمانی ممکن که شخصی حواسش به عواقب کارش نیست و بیخیال طی میکنه. که میشد با نسبت دادنش به معشوقه معقول تر به نظر بیاد کجا ؟ کی چی جوری ؟ من و این سوالا ی روزی " میفهمی" تنت داغ حالا بند بعد: هنوزم نبودت شکستم نداده دلم تنگ اما غرورم زیاده به تصویر کشیدن چهره مغرور برای شخصیت داستان که شکایت داشت و دلگیر بود و با توجه به پیش درآمد حس و حالیش فکر کنم بطور باید نمی تونه رسالت تام و کمالی در دید مخاطب نکته بین که با تصویر همراه روایت میشة ایفاد کنه. مخصوصا بند بعد کلا ناقض گفته بند فوق است. "هنوز جای خالیت میشینه کنارم" برای ی مغرور چنین اعترافی دور از انتظار!! و ادامه بند بعد و بعد . نیت اراىه نکته نظر شخصی بود. بیان هیچ یک از نکته و نظرات مبنی بر نقض قدرت قلم و دانش بابک جان عزیز نبوده و نخواهد بود. با احترام
  • mohammad amin mozaffari درود بسیار عالی موفق باشین هردو عزیز
  • آزاده ربانی سلام بسیار عالی ممنون از نقدکامل و موشکافانه تون روی اثر بسیار زیبای جناب سلیم ساسانی ممنون از جناب ساسانی گرامی بابت تکست ترانه شون که داوطلب نقد شده امیدوارم دوستان نقدههرودبخونند ونظراتشونو راجع به نقد وترانه بگن با سپاس و آرزوی توفیق روزافزون
  • sajjadfarhadi يه نقد كلي و روون........... چيزايي كه بايد گفته شد .. شعر هم شعر زيبايي بود