«تو رو دست عشق می سپارم»
سردم اما حرارت عشقو
توی قلب تو خوب حس کردم
همقدم با منی یه عمره و من
باید این راهو بی تو برگردم
پیرم اما دلم جوونه هنوز
سنگم اما حریرو می شناسم
من سکوت و نجابت قلب
عاشق سربه زیرو می شناسم
احتیاجی به اعتراف تو نیس
عشق من حجب دلپذیر توئه
رد شو ازمن فدای هر قدمت
بشکن این دل که تو مسیر توئه
روی زانوی من غذا خوردی
قدکشیدی مقابل چشمام
فصل کوچ توئه ازین خونه
فصل ویرونی من و دنیام
دختر بی نظیر من تو بخند
من پراز بغضم و نفس تنگی
یاد لبخند خوشگل تو بخیر
وقت نقاشی با مداد رنگی
اشک می ریزم و دو دست تورو
توی دست غریبه می ذارم
آی غریبه تورو خدا نکنه…
نه…تو رو دست عشق می سپارم