کوچه های دلهره

رو تن حادثه ها قدم بذار

دل نده به کوچه های دلهره

داری حس منو داغون میکنی

دلم از شرم و حیات خیلی پره

بگو علت خجالتت چیه

چرا حرفاتو بهم نمیزنی

آخه از چی خودتو میترسونی

همه اینجا میدونن تو با منی

تیکه پاره کن لباس شرمتو

پیله جا واسه پریدن نداره

عمر پروانگی کوتاهه گلم

حسرتش رو تو وجودت میذاره

پاتو جای پای من بذار نترس

من تو رو جای بدی نمیبرم

برای لذت لحظه های تو

لحظه لحظه های عمر و میگذرم

یه تکونی به خودت بده بیا

تو هوای من کمی راه برو

بیقرارم که تماشا بکنم

لرزش هیکل و اندام تورو

دل شب بستر عشق ما دوتاس

حقتو از این شبا پس بگیر

زندگی یعنی همین لحظه فقط

عشقمو همینی که هس بگیر

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/101313کپی شد!
939
۱۶
۲