تنهایی

وقتی قدم می زنه باد

تو کوچه های بی کسیم

میپیچه عطر تن تو

شروع میشه دلواپسیم

 

قاصدک از اون دوردورا

صداتو سوغات میاره

میون دستای دلم

تخم صداتو میکاره

 

رد میشی از کوچه ی ما

پنجره آواز میخونه

رو تن دیوار خونه

جای نگاهت می مونه

 

زمزمه های پای تو

تنهایی رو خواب میکنه

پا توی قلبم میذاره

ترانه مو ناب میکنه

 

تا کوچه پرواز میکنم

با پر و بال خاطره

وقتی دم در میرسم

میشکنه بغض پنجره

 

کوچه پر از غباره و

سایه حسرت رو درِ

عکس دو تا چشم سیا

مونده تو قاب پنجره

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/100596کپی شد!
1345
۲۲
۴